- |
Tuesday, July 18, 2006
●
........................................................................................اینا هر کدومشون کلی جالبن واسه خودشون، یه حسه که کاملا اوج و فرود داره : یه لحظه هایی که من چه قدر عین اینام کنار یه حس که نمیدونه این همه نفهمیدن از کجا می اد . میشه تا ابد تو جمعشون نشست و خندید و پرسید و حرف زدو شنید، اما چیزی که می ترسونتم اینه که هیچ وقت نشه کنار یکیشون ساکت بود اما کلی حرف زد.* اینا همش بعد از یه ناهار شلوغ بود،که تو سرکه می خوابونمش برای بعد از یه ناهار آفتابی تلقینی خوش گذرونک --- این پسته مرد بسکه درفت بود... 4:36 AM Monday, July 17, 2006
● تام یورک داره میاد اینجا
........................................................................................همین اومدنش واسه دلتنگیه یه عمر من بسه چه برسه به اینکه بلیط رو هم داشته باشم 2:42 AM Friday, July 14, 2006
● فاصله من و تو
فاصله یه یاد آوردن و تکرار شدن فرق من و تو لذت بزرگ به یاد آوردن و انتظار کشنده تکرار 3:34 AM
●
یعنی تمام فکر و ذکر من الان اینه که این عکس رو اگه بذارم دسک تاپ. دقیقا بعدش همکاران گرامی چی بهم پیشنهاد می کنن نه آخه فقط به مدل انگشتهای آقاهه نگاه کن (حیف که از سه نقطه بدم میاد ) 2:46 AM
● خوب خوب
........................................................................................والا من تصمیم نداشتم وبلاگ بنویسم یعنی دروغ چرا ! داشتم اما اینجا نه ! بعد پسورد اون یکی یادم نیومد اما این اومد اینم واسه ثبت در تاریخ 1:49 AM
|
صفحه اصلی
|